تولد یک ماهگی
من و بابات میخواستیم هر ماه تا یکسالگی برات تولد بگیریم ولی انقدر تو تولد یک ماهگی گریه کردی که بیخیال شدیم.... بابای مهربونت برات کیک گرفته بود با یک شمع خیلی قشنگ و یک کادوی بامزه که بعدا خاله نیلوفر اسمشو گذاشت قلی... این هم عکسای تولدت که خودت میتونی روندشو ببینی.... خلاصه دیگه تا آخرش گریه بود... یکبار دیگه هم تولد 4 ماهگیتو خونه عمو علی و خاله الهه گرفتیم که اونجا هم کولاک کردی ماشالا تازه کیکتو هم به خاله شادی سفارش داده بودم.... اینم کیک 4 ماهگیت.... ...
نویسنده :
مامان پریسا
17:44